شعر، چه کردی که بهم ...

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

حضور خاطر اگر در نماز معتبر است، امید ما به نماز نکرده بیشتر است..   به گرمی جگر ما دل که خواهد سوخت..؟! درین بساط که خورشید آتشین جگر است..   شرر به آتش و شبنم به بوستان برگشت، حضور خاطر عاشق هنوز در سفر است!   ز دار و گیر خزان و بهار آسوده است، چو سرو هر که درین روزگار بی ثمر است..   حباب کسب هوا می کند ز بی بصری، درین محیط که کشتی نوح در خطر است..   دمید صبح قیامت، رسید روز جزا، هنوز صائب مغرور مست و بیخبر است.. صائب تبریزی شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 209 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت: 9:53

آن غنچه که نشکفت به گلشن، شبِ ماست..

کامی که روا نمیشود، مطلب ماست..

 

در عشق دو چیز است که پایانش نیست:

"اول سرِ زلفِ یار و آخر شبِ ماست.."

حزین لاهیجی

شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

تنهایی بد نیست! اما خوب هم نیست.. تنهایی همه چیز را در درازمدت بی دلیل مهم میکند! تنهایی باردار است، و مدام در حال زایمان وسواس، نفرت، خشم.. اما بچه های خوب هم دارد! آرامش، سکوت، فکر.. حتی بچه خوبها در تنهایی من بیشترند! اما یک نفر که تنهاییش را با شما نصف کند، نعمت بزرگی ست! یکنفر باید باشد که در زندگی کنارتان باشد، اما تنهاییتان را از دستتان نگیرد. کاری کند تا تمام بچه بد ها را سقط کنید.. من یک مامای درجه یک سراغ دارم. صابر ابر شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 220 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

بُکُش مرا، دلِ بى عشق، استفاده ندارد! رواست بشکند آن کوزه اى که باده ندارد!   به جاى شیخ، به دلقک پناه می برم امشب، که هر که غم نکشد، چهره ى گُشاده ندارد..   به نیمه ى پرِ لیوان بچسب لوط! که قومت؛ هر آنچه داشته باشد حرامزاده ندارد!   ندیده بَرده ى خود را بخر عزیز، که اینجا؛ یکى، که دامنِ عصمت ز کف نداده، ندارد…   به هر کجا که رسیدم، بدون نذر رسیدم، هزار شکر دِه ما، امامزاده ندارد..   رسیده ایم که رسوا شویم، ناز مکن عشق! عجوزه! بوسه ى مرگ اینقدَر افاده ندارد…   حسین زحمتکش شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 197 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تیکه جا،

هی بروی و برگردی تا پیر شوی و دیگر هیچ..؟!

یا اینکه،

طورِ دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد..؟!

صمد بهرنگی

از کتاب " ماهی سیاه کوچولو"

شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 180 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

باید یکنفر بنشیند؛

دست بگذارد روی شانه ات، از ته دل بگوید:

"چه مرگت است دیوانه جان..؟!"

بعد سفت بغلش کنی، و تمام خوب نبودن هایت،

از چشمهایت بزند بیرون!

 

مریم قهرمانلو

شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

یک مرد مثل ِ کافه ای بسته؛ تصویری از وا/بستگی در کل.. معشوقه ی یک دائم الخمرم! یک بطری ِ تا خِرخره الکل!   یک بی تعادل بین منطق هام، «پس من چرا عاشق شدم، پس تو...؟!» مثل مریض ِ لاعلاجی که توی اتاق ِ انتظار است و...   با مزّه ی تلخ دهان هر صبح؛ پا می شود از تختِ خوابِ من! نامطمئن به «دوستش دارم!» تُف می کند به انتخابِ من..   هر روز در افکار مغشوشش، دنبال ِ غیرِ واقعیّت هاست! توی خیالاتش کسی دارد، در واقعیّت، واقعاً تنهاست..   یک درّه ی تا سر پُر از آب و؛ من سنگ ِ افتاده در اعماقم.. معشوقه ی یک مست که دنیاش؛ اشباع ِ صددرصد شده با غم!   یک مرد مثل ِ کافه ای کوچک، زل می زنم به در، دری بسته... زل می زنم به زندگی ِ گیج، با عشق... امّا واقعا خسته! فاطمه اختصاری شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 163 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

گر کسی سرو شنیده‌ ست که رفته‌ ست این است، یا صنوبر که بناگوش و برش سیمین است،   نه بلندیست به صورت که تو معلوم کنی! که بلند از نظر مردم کوته‌بین است..   خواب در عهد تو در چشم من آید..؟! هیهات! عاشقی کار سری نیست که بر بالین است..   همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت وآنچه در خواب نشد چشم من و پروین است..   خود گرفتم که نظر بر رخ خوبان کفر است، من از این بازنگردم که مرا این دین است!   وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند، خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است..   چمن امروز بهشت است و تو در می‌بایی، تا خلایق همه گویند که حورالعین است!   هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت او، همچنان هیچ نگفتیم که صد چندین است..   آنچه سرپنجهٔ سیمین تو با سعدی کرد، با کبوتر نکند پنجه که با شاهین است..   من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس، زحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است.. سعدی شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 176 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

ترسم از این است،

که یک شب بخواهی به خوابِ من بیایی،

و من همچنان به یادت،

بیدار نشسته باشم!

سید علی صالحی

شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 175 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

کتبت قصة شوقی و مدمعی باکی! بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی.. بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیده خود، ایا منازل سلمی فاین سلماکی..   عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای! انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی..   که را رسد که کند عیب دامن پاکت..؟! که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی...   ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل؛ چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی..   صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز! و هات شمسة کرم مطیب زاکی..   دع التکاسل تغنم فقد جری مثل، که زاد راهروان چستی است و چالاکی..   اثر نماند ز من بی شمایلت آری! اری مآثر محیای من محیاکی،   ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند..؟! که همچو صنع خدایی ورای ادراکی.. عالیجناب حافظ شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42

این روزها با هرکه دوست میشوم،

احساس میکنم،

آنقدر دوست بوده ایم،

که دیگر وقتِ خیانت است!

نصرت رحمانی

شعر، چه کردی که بهم ......
ما را در سایت شعر، چه کردی که بهم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abalcowmn-poet7 بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 15:42